طراحی وب به طراحی وب سایت هایی گفته می شود که در اینترنت نمایش داده می شوند. معمولاً به جنبه های تجربه کاربر توسعه وب سایت اشاره می کند تا توسعه نرم افزار. طراحی وب در گذشته بر طراحی وب سایت برای مرورگرهای دسکتاپ متمرکز بود. با این حال، از اواسط دهه 2010، طراحی برای مرورگرهای موبایل و تبلت اهمیت روزافزونی پیدا کرده است.
یک طراح وب روی ظاهر، چیدمان و در برخی موارد محتوای یک وب سایت کار می کند. به عنوان مثال، ظاهر به رنگ ها، فونت ها و تصاویر استفاده شده مربوط می شود. Layout به چگونگی ساختار و طبقه بندی اطلاعات اشاره دارد. یک طراحی وب سایت خوب برای استفاده آسان، از نظر زیبایی شناسی با گروه کاربری و برند وب سایت مناسب است. بسیاری از صفحات وب با تمرکز بر سادگی طراحی می شوند، به طوری که هیچ اطلاعات و عملکرد اضافی که ممکن است حواس کاربران را پرت یا سردرگم کند استفاده نمی کنند. از آنجایی که هدف اصلی خروجی یک طراح وب این است که اعتماد مخاطب هدف را جلب می کند و آن را تقویت کند، رضایت کاربر یک ملاحظه حیاتی است.
دو تا از متداولترین روشها برای طراحی وبسایتهایی که هم در دسکتاپ و هم در موبایل به خوبی عمل میکنند، طراحی واکنشگرا و تطبیقی است. در طراحی واکنشگرا، محتوا بسته به اندازه صفحه نمایش به صورت پویا حرکت می کند. در طراحی تطبیقی، محتوای وبسایت در اندازههای طرحبندی ثابت استفاده میشود که با اندازههای رایج صفحه نمایش مطابق می شوند. حفظ یک چیدمان که تا حد امکان هماهنگ بین دستگاه ها باشد برای حفظ اعتماد و تعامل کاربر بسیار مهم است. از آنجایی که طراحی پاسخگو می تواند مشکلاتی را در این زمینه ایجاد کندباید طراح به فکر برطرف کردن آنها باشد تا، کاربران از مزیت های کنترل کامل وب سایت لذت ببرند.
تغییر شغل آنقدرها که اغلب تصور می شود سخت نیست، به خصوص اگر منابع مناسبی برای کمک به ایجاد تغییر در اختیار داشته باشید. برای بسیاری از طراحان وب، اکنون زمان عالی برای تغییر در طراحی UX است. برای شروع، افزایش پولی است که با تغییر شغل همراه است. با توجه به PayScale، طراحان وب در ایالات متحده به طور متوسط سالانه 46000 دلار درآمد دارند (1) در حالی که از طرف دیگر طراحان UX درآمد قابل توجهی 74000 دلار (2) دارند. ثانیاً، فرصت های شغلی برای طراحان UX در حال رونق است: سی ان ان گزارش می دهد که در مجموع 3،426،000 شغل طراحی UX تنها در ایالات متحده ظرف 10 سال آینده ایجاد خواهد شد (3). علاوه بر این، طراحی UX یک کار معنادار است، نه تنها به این دلیل که میتوانید روی یک محصول از درون کار کنید، بلکه به این دلیل که – همانطور که DMI نشان داده است – طراحی UX تأثیر قابلتوجهی بر کسبوکارها میگذارد، با کسبوکارهای مبتنی بر طراحی UX که عملکرد بهتری دارند. شاخص S&P با 228٪ (4)است. بنابراین، منابع مناسب برای کمک به تغییر شغل خود را از کجا پیدا می کنید؟ چرا، شما همین الان درحال مطالعه این مقاله هستید.
برای شروع، بیایید یک مقدمه کوتاه در مورد معنای “تجربه کاربر” داشته باشیم. هر محصول دارای تعدادی کاربر هستند و تجربه کاربری (UX) به سادگی تجربه ای است که کاربر از استفاده از آن محصول خاص دارد. به همین سادگی؟
طراحی UX هنر طراحی محصولات به گونه ای است که لذت استفاده کاربر رابهبود بخشد. اگر این توصیف گسترده به نظر می رسد، به این دلیل است که ماهیت طراحی UX بسیار گسترده است. ایجاد UX بهینه شامل درک روانشناسی، طراحی تعاملی، تحقیقات کاربر، و بسیاری از رشته های دیگر است، اما علاوه بر همه اینها یک فرآیند حل مشکل تکراری است (اما بعداً در مورد آن بیشتر صحبت خواهیم کرد).
به طور کلی، تجربه کاربر را می توان به 3 جزء تقسیم کرد: ظاهر، احساس و قابلیت استفاده.
ظاهر یک محصول در مورد استفاده از تصاویر بصری برای ایجاد حس هماهنگی با ارزش های کاربر است و باعث ایجاد اعتبار و اعتماد در کاربر می شود. این در مورد ایجاد محصولی است که نه تنها زیبا به نظر می رسد، بلکه دارای کارای مثبت نیز هست.
بنابراین، این احساس شامل ایجاد تجربه استفاده از یک محصول تا حد امکان دلپذیر و لذت بخش است. با ایجاد تعاملات بین کاربر و محصول، و همچنین واکنش هایی که هنگام (و بعد از) استفاده از محصول دارند، ساخته شده است.
بنابراین، این احساس شامل ایجاد تجربه استفاده از یک محصول تا حد امکان دلپذیر و لذت بخش است. با ایجاد تعاملات بین کاربر و محصول، و همچنین واکنش هایی که هنگام (و بعد از) استفاده از محصول دارند، ساخته شده است.
در نهایت، قابلیت استفاده پایهای از تجربه کاربر است. خیلی ساده، اگر محصولی قابل استفاده نباشد، هر چقدر ظاهر خوب نمی تواند آن را نجات دهد، و تنها احساسی که کاربران خواهند داشت عصبانیت و ناامیدی است. در حالت ایده آل، محصولات باید بر اساس نیازهای کاربر شخصی سازی شوند و عملکرد را به روشی قابل پیش بینی ارائه دهند.
عنوان شغل “طراح وب” تعاریف زیادی دارد و در واقع، کاری که یک طراح وب انجام می دهد تا حد زیادی به آنچه مشتری یا پروژه نیاز دارد بستگی دارد. برخی از طراحان وب به سادگی طرح های بصری و/یا نمونه های اولیه تعاملی وب سایت را با وفاداری بالا ایجاد می کنند و کدنویسی وب سایت را به توسعه دهندگان فرانت اند و بک اند واگذار می کنند. با این حال، اکثر طراحان وب، هم با طراحی و هم در توسعه (جلو) وب سایت درگیر هستند. برخی از طراحان وب حتی به طور منظم به عنوان بخشی از مشاغل خود تحقیق و آزمایش کاربران را انجام می دهند (و اگر شما یکی از آنها هستید، در حال حاضر تقریباً برای کار در طراحی UX آماده هستید).
اما مهم نیست که شغل شما به عنوان یک طراح وب چه چیزی را شامل می شود، در اینجا برخی از جنبه های طراحی وب وجود دارد که می توان آنها را در طراحی UX نیز یافت.
طراحان وب به دنبال حل مشکلات مشتریان خود هستند. طراحان UX به دنبال حل مشکلات برای کاربران خود هستند. طراحان وب با فرآیند حل مشکل کار می کنند: ابتدا مشکلات مشتریان خود را پیدا می کنند، سپس یک راه حل خوب برای آنها طراحی می کنند و سپس قبل از انتشار وب سایت، اقدام به توسعه و آزمایش آن می کنند. و پس از راهاندازی یک وبسایت، طراحان وب اغلب درگیر آزمایش بیشتر سایت، جمعآوری بازخورد از کاربران، و سپس تکرار مجدد طراحی هستند.
این فرآیند تکراری حل مسئله شبیه به فرآیند طراحی UX است . طراحان UX با تحقیقات کاربر شروع می کنند. ضروری است که کاربران بالقوه یک محصول را بشناسیم و بفهمیم مشکلات آنها چیست، چگونه آنها را حل کنیم و چگونه کاربران را به آن راه حل بخواهند و/یا به آن نیاز داشته باشند. تحقیقات کاربر اغلب از طریق مصاحبههای کاربر، مشاهدات، مطالعات جمعیتشناختی، تهیه پیشنویس داستانها و شخصیتهای کاربر و غیره انجام میشود. پس از آن، طراحان UX یک راهحل طراحی ایجاد میکنند که نیازهای کلیدی کاربر را برطرف میکند، و اغلب نمونه اولیه را به کاربران بازمیگردانند تا اعتبار آن را آزمایش کنند. یا قابلیت استفاده پس از راهاندازی محصول، طراحان UX بازخورد بیشتری از کاربر جمعآوری میکنند، که به دور جدیدی از تحقیقات کاربر وارد میشود و در نتیجه فرآیند را دوباره شروع میکند.
هنگام طراحی وب سایت، طراحان وب اغلب از تایپوگرافی، رنگ و طرح بندی برای شکل دادن به احساسات کاربران استفاده می کنند. برای مثال، با استفاده از رنگهای تیرهتر و فونتهای ظریف تر، میتوان احساس را ایجاد کرد. به طور مشابه، با استفاده از تصاویر رنگارنگ و تایپوگرافی می توان حس سرگرمی ایجاد کرد. طراحان وب با طراحی احساسی آشنا هستند. یعنی ایجاد طرح هایی که احساسات کاربران را برمی انگیزد. طراحان UX همچنین نگران طراحی احساسی هستند، اما در مقیاس بزرگتر – آنها در تمام طول تجربه استفاده از یک محصول از کاربران نگران هستند.
برای انجام طراحی، طراحان UX نه تنها با تایپوگرافی و رنگ، بلکه با روانشناسی، طراحی حرکت، مدیریت محتوا و معماری اطلاعات نیز کار می کنند. طراحان وب که این تغییر را ایجاد می کنند، به طور ذاتی درک می کنند که طراحی احساسی در UX شامل چه چه مواردی است. آنها به سادگی باید دانش جدیدی را در زمینه های دیگر به دست آورند تا توانایی خود را برای انجام این کار در یک تصویر بزرگتر تقویت کنند.
طراحی وب یک شغل چند رشته ای است که در آن شما نه تنها به دانش طراحی (تایپوگرافی، تئوری رنگ) بلکه به مهارت در توسعه یک وب سایت (HTML، CSS، جاوا اسکریپت) نیاز دارید. برخی از طراحان وب هنگام کدنویسی انیمیشن ها و تعاملات با استفاده از CSS و/یا جاوا اسکریپت در طراحی تعاملی استفاده می کنند. طراحی UX نیز یک زمینه چند رشتهای است، اما شاید از این نظر فوقالعاده باشد. طراحان UX باید از دانش در زمینه های روانشناسی، تحقیقات کاربر، طراحی بصری و حتی کسب و کار استفاده کنند تا بهترین UX را برای محصولات خود ایجاد کنند.
بخش بزرگی از شغل شما به عنوان یک طراح وب صرف پیگیری آخرین پیشرفتها در HTML، CSS و سایر زبانهای برنامهنویسی میشود که همگی با سرعتی سرگیجهآور تغییر میکنند و بهبود مییابند. کدام مرورگرها از چه نسخه هایی از CSS پشتیبانی می کنند؟ آیا انیمیشن های CSS در سافاری در مک کار می کنند؟ اینها ممکن است چند سوال باشد که دائماً در ذهن شما به عنوان یک طراح وب به وجود می آید. اما طراحی UX به فناوری مربوط نمی شود. در عوض، تمرکز آن بر روی کاربران متمرکز است – فناوری تنها وسیله ای برای کاربران است تا به آنچه نیاز دارند دست یابند. تنها با تمرکز بر روی کاربران، طراحان UX میتوانند راهحلهایی ایجاد کنند که نیازهای خاص آنها را برآورده کند و در نهایت، کاربران مایل به پرداخت هزینه برای آن باشند. طراحان UX تحقیقات گسترده ای در مورد کاربران انجام می دهند تا بیشترین چیزی را که می توانند در مورد کاربران خود بیابند، که اکثر طراحان وب شانس انجام آنها را نداشتند.
طراحی UX مستقل از هر پلتفرمی است. اصول و فرآیندهای آن در بسیاری از مناطق مختلف خارج از مرورگرهای وب اعمال می شود: در برنامه های تلفن همراه، نرم افزار دسکتاپ، و حتی محصولات سخت افزاری و فضاهای خرده فروشی. از سوی دیگر، حوزه طراحی وب به شدت به مرورگرهای وب گره خورده است. این بدان معناست که طراحان UX میتوانند فرصتهای شغلی را نه تنها در زمینههای در حال رشد مانند استارتآپهای فناوری، بلکه در صنایع بالغ و پایدار مانند تولیدکنندگان خودرو پیدا کنند. تا زمانی که یک محصول وجود دارد، نیاز به UX وجود دارد – و این واقعاً دنیای جدیدی از فرصتهای عالی برای شما است.
بزرگترین مزیت حرکت از طراحی وب به طراحی UX میزان همپوشانی بین دو زمینه طراحی است. اگرچه درست است که طراحی UX پلتفرم های بیشتری را نسبت به مرورگر وب پوشش می دهد، بخش قابل توجهی از کار طراحی UX هنوز روی محصولاتی انجام می شود که حداقل تا حدی مبتنی بر وب هستند (به وب سایت های رسانه های اجتماعی مانند فیس بوک و توییتر، برنامه های وب مانند Dropbox فکر کنید، و خدماتی مانند گوگل). همپوشانی بین طراحی وب و طراحی UX بیشتر است اگر به نوعی تحقیق کاربر یا روند تکراری بهبود مستمر یک وب سایت با داده های کاربر را انجام داده باشید.
تسلط بر اصطلاحات طراحی و کدنویسی وب سایت نیز به شما کمک می کند به همین دلیل نمی توان آن را نادیده گرفت. پس ، طراحی UX یک فرآیند مشارکتی است که در آن ارتباطات بسیار مهم است. اینکه بتوانید از اصطلاحات صنعتی در حین صحبت با همکاران خود استفاده کنید، قطعاً شما را در موقعیت بهتری نسبت به کسی که از یک پس زمینه غیر طراحی آمده است، قرار می دهد.
توانایی شما برای ایجاد زیبایی شناسی به عنوان یک طراح وب نیز هنگام تغییر به طراحی UX مفید خواهد بود. اولا، زیبایی شناسی ابزاری عالی برای تقویت ارتباطات شما با ذینفعان داخلی است. به عنوان یک طراح UX، باید یافته ها و توصیه های خود را به طور مداوم به ذینفعان داخلی (مانند مدیر عامل یا مدیر محصول) ارائه دهید و توانایی شما در ایجاد گزارش ها و ارائه های بصری لذت بخش، جذب نکات کلیدی شما را به حداکثر می رساند.
ثانیا، زیبایی شناسی نقشی حیاتی در طراحی UX ایفا می کند. یک افسانه رایج در طراحی UX این است که قابلیت استفاده عالی بر زیبایی شناسی غلبه دارد – اما این حقیقت ندارد. در واقع، مطالعه بیش از 2500 شرکتکننده توسط پروژه اعتبار استانفورد نشان داد که تقریباً نیمی از آنها اعتبار وبسایتها را بر اساس جذابیت بصری آنها ارزیابی کردند (5). این نشان می دهد که چگونه زیبایی شناسی دست در دست سایر عوامل مانند قابلیت استفاده برای ایجاد تجربه کاربر بهینه از استفاده از یک محصول کار می کند.