هدف این است که با تحلیل کمی فرآیندها به طور واضح به بهبود عملکرد فرآیندها در چهار زمینه هزینه، زمان، کیفیت و انعطاف پذیری برسیم.
مشاغل و سازمانهای پرقدرت میدانند که چگونه سهم بازار را شناسایی کرده و آن را به دست بیاورند. اما آیا همه سازمانها و کسب و کارها قادر به استفاده از فرصتهای بالقوه هستند؟ تحلیل وضعیت کسب و کار و تجزیه و تحلیل وضعیت یک سازمان کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف سازمانی بهتر شناخته شود. این شناسایی نقاط ضعف و قدرت کمک خواهد کرد تا سازمان بتواند در بازار رقابت کند و در میدان حضور مثبت داشته باشد.
در حقیقت با در نظر گرفتن خط سیر سازمانها، فارغ از این که کالا یا خدمات ارائه داده و در هر زمینه دیگری فعالیت داشته باشند؛ با یک سری استراتژیهای داخلی و یک سری عوامل بیرونی خارج از کنترل مدیریت سازمانی، روبرو هستیم که در نهایت همگی، زمینه ساز رسیدن به اهداف تعریف شده یا دور شدن از آنها خواهند بود. اما این که در میان تمام این کلاف، مناطق داغ را تشخیص داده و استراتژیهای مثبت و منفی را درک کنیم، نیاز به یک تجزیه و تحلیل هوشمند و مبتنی بر دانش آنالیز سازمانی خواهد بود.
پس از انجام این آنالیز و تجزیه و تحلیل که باید به صورت دورهای، صورت بگیرد، میتوان بهبود و اصلاحات لازم بر استراتژیهای فعلی را برنامهریزی کرده و حتی در خصوص محصولات یا خدمات نیز تحولاتی اعمال کرد. در نهایت این چیزی خواهد بود که بهرهوری سازمانی را بالا برده و نرخ تبدیل را افزایش میدهد.